ظریف سانسور شد، چون گفت عضویت در بریکس خبر خوبی است
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۶۳۰۵۰
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه کشورمان درباره عضویت ایران در بریکس تاکید کرده: «به نظر بنده دعوت از ایران برای عضویت در بریکس خبر خوبی است. سیاست خارجی نباید موضوع اختلافات داخلی باشد».
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو به نقل از وطن امروز، عضویت ایران در بریکس، از یک سو معلول جایگاه انحصاری و رو به رشد این مجموعه اقتصادی- امنیتی و از سوی دیگر، مرهون تلاشهای اساسی و عمیقی بوده که در ذیل استراتژی تکثیر زمینهای بازی از سوی دولت سیزدهم انجام گرفته و اکنون بخوبی در حال مدیریت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چنین نگاهی مرهون چینش چه عواملی در کنار یکدیگر است؟ در اینجا باید بر پیشفرضها و ثوابت ذهنی تطهیرکنندگان ساختار «لیبرال- دموکراسی غرب» متمرکز شویم. واقعیت امر این است که طی سالهای اخیر، شاهد تقابل ۲ گفتمان با یکدیگر در عرصه سیاست خارجی کشور هستیم که یکی از آنها، محوریت واشنگتن و تروییکای اروپا در نظام بینالملل را یک فرض ثابت، غیرقابل تغییر و غیرقابل جایگزین تلقی میکند. برجام محصول همین نگاه و گفتمان بود. اینکه ایران باید بر مبنای نگاه رئالیستی نسبت به آنچه در حوزه روابط بینالملل میگذرد، صرفا بر نقشآفرینی دولتهای قدرتمند (آن هم فقط دولتهای قدرتمند غرب) حساب کرده و از ورود به هر مجرا و چارچوبی که نظم لیبرالیستی مدنظر غرب را به چالش میکشد، پرهیز کند. در چنین نگاهی، بریکس به صورت ذاتی مصداق خسارت بوده و برجام مصداق عقلانیت است!
اما در نگاه جاری در حوزه سیاست خارجی کشورمان، شاهد پیشبرد نوعی استراتژی تحت عنوان تکثیر زمینهای بازی هستیم. تکثیر زمینهای بازی، متناظر با ثوابت دیگری مانند قدرت تغییر قواعد بازی و برهم زدن نظم نفرتانگیز نظام سرمایهداری تعریف میشود. در اینجا، نه تنها پذیرش نظم مورد ادعای غرب- که آن نیز عین بینظمی و آنارشیسم است- خط قرمز سیاست خارجی کشور محسوب میشود، بلکه ایران اسلامی به عنوان یک مولد و تسریعکننده، تعریف و چینش ساختارهای عملیاتی جایگزین را در دستورکار قرار میدهد و قطعا بازگشتی از این مسیر وجود نخواهد داشت.
در چنین شرایطی غرب و متعلقات آن- اعم از دولتهای غربی تا طرفداران پر و پا قرص آمریکا و اتحادیه اروپایی در کشورهای گوناگون دنیا- در برابر هرگونه تغییری که ثوابت مدنظر بازیگران سلطهگر غرب را در نظام بینالملل به چالش بکشد مقاومت میکنند. این قاعده درباره اصلاحطلبان و مروجان مکتب لیبرالیسم و نولیبرالیسم در ایران نیز صادق است. بریکس کابوس کسانی محسوب میشود که بر سلطه بلندمدت و ابطالناپذیر غرب بر جوامع بشری در حال و آینده حساب باز کردهاند و اکنون، با تزلزل برخی بنیانهای قدرت غرب در نظم نوین جهانی مواجهند. در اینجا مهم نیست چه کسی از بریکس و ظرفیت بازی آن تمجید میکند! هرکس چنین اقدامی صورت دهد با بدترین سانسورها و حتی در برخی محافل خصوصی اصلاحطلبان با بدترین دشنامها مواجه میشود، حتی اگر این فرد محمدجواد ظریف، وزیر محبوب اصلاحطلبان و کارگزاران در دولتهای یازدهم و دوازدهم باشد!
منبع: کیهانمنبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: سیاست خارجی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۶۳۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علم گرفتار سانسور و تبعیض رسانهای/ وقتی اسمی از دانشمندان آسیایی و آفریقایی به میان نمیآید
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ چندی پیش یک دانشمند چینی از خدمات شهروندی و اداره مهاجرت آمریکا درخواست کرد تا اقامت دائمی دریافت کند؛ با این فکر که شانس بیشتری در تحقیقات خواهد داشت. او یک زیستشناس ماهر است و همانطور که در ویزای نخبگان آمریکایی (EB-1A) تصور میکرد مقالات خبری در رسانههای برتر از جمله نیویورک تایمز که تحقیقات او را پوشش میدهد، «توانایی خارقالعاده» او را در علوم نشان میدهد. اما زمانی که افسران مهاجرت درخواست او را رد کردند، متوجه شدند که نام او در هیچ خبر و گزارش رسانهای نیامده است. در واقع پوشش خبری مقالهای که او جزو نویسندگان بود، مستقیما سهم عمده او را در این کار نادیده گرفته بود. این در حالی بود که او زمان بسیار زیادی را برای این پروژه تحقیقاتی وقف کرده بود و حتی ایده آن را خودش در دوره دکتری خود داده بود.
این موضوع باعث شد که چند محقق کنجکاو شوند که چه چیزی بر تصمیمات روزنامهنگاران و خبرنگاران تاثیر میگذارد که نام کدام محقق را در داستانهای خبری خود بیاورند. این در حالی است که رسانههای خبری نقش کلیدی در انتشار یافتههای علمی جدید به عموم مردم دارند. از سوی دیگر، پوشش یک مطالعه خاص برای تیم تحقیقاتی و موسسات آنها اعتبار به همراه دارد و سپس عمق و کیفیت پوشش، درک عمومی را از اینکه چه کسی علم خوب انجام میدهد، شکل میدهد. گاهی حتی پوشش خبری میتواند بر مشاغل فردی نیز تاثیرگذار باشد.
هویت اجتماعی دانشمندانآیا هویت اجتماعی دانشمندان مانند قومیت یا نژاد نقشی در پوشش خبری دستاوردهای علمی آنها دارد؟ پاسخ به این سوال ساده نیست. از یک سو، با توجه به حضور کم اقلیتها در رسانههای جریان اصلی آمریکا، ممکن است تعصب نژادی وجود داشته باشد. از سوی دیگر، روزنامهنگاری علمی به دلیل استاندارد بالای گزارش عینی خود شناخته شده است. از این رو محققان تصمیم گرفتند این سوال را به صورت سیستماتیک با استفاده از دادههای مشاهدهای در مقیاس بزرگ بررسی کنند.
کمترین پوشش رسانهایمحققان 223 هزار و 587 خبر از 288 رسانه آمریکا را از وبسایت Altmetric.com تجزیه و تحلیل کردند. این وسایت پستای آنلاین را درباره مقالات تحقیقاتی رصد میکند. اخبار منتشر شده از سال 2011 تا 2019 تعداد 100 هزار و 486 مقاله علمی را پوشش داده است. محققان برای هر مقاله، روی نویسندگانی متمرکز شدند که بیشترین شانس ذکر شدن نامشان را داشتند: اولین نویسنده، آخرین نویسنده و سایر نویسندگان. آنها محاسبه کردند که نویسندگان هر چند وقت یک بار نامشان در مقالات خبری ذکر شده است. سپس از یک الگوریتم برای استنتاج قومیت نویسندگان استفاده کردند و متوجه شدند که روزنامهنگاران گاهی اوقات به قومیت آنها برای ذکر نامشان در پوشش خبری تکیه میکنند. به طور مثال، مشخص شد که نویسندگانی با نامهای انگلیسی مانند «جان براون» یا «امیلی تیلور» بیشتر از بقیه در رسانهها ذکر شدهاند. آنها همچنین 9 گروه قومیتی بزرگ را با هم مقایسه کردند.
محققان دریافتند که شانس دیده شدن نویسنده اول مقاله در یک خبر 40 درصد است. با این حال، احتمال ذکر نام نویسندگانی از اقلیت کمتر در مقایسه با نویسندگانی که نام انگلیسی دارند، به طور قابل توجهی کمتر بود. این تفاوت برای نویسندگانی با نامهای آسیای شرقی و آفریقایی بارزتر بود. آنها به طور متوسط 15 درصد کمتر در رسانههای علمی آمریکا در مقایسه با کسانی که نام انگلیسی داشتند، ذکر یا نقل شده بودند.
این ارتباط حتی پس از در نظر گرفتن عواملی مانند موقعیت جغرافیایی، وضعیت نویسنده متناظر، موقعیت نویسنده، رتبه وابستگی، اعتبار نویسنده، موضوعات تحقیق، تأثیر مجله و طول داستان ثابت است.
و نابرابری بین انواع مختلف رسانهها، از جمله ناشران بیانیههای مطبوعاتی، اخبار عمومی و آنهایی که محتوای متمرکز بر علم و فناوری دارند، وجود دارد.
عوامل عملی و انتخاب زبانمحققان میگویند: اول و مهمتر از همه، عدم حضور دانشمندان با نامهای آسیای شرقی و آفریقا ممکن است به دلیل چالشهای عملگرایانهای باشد که روزنامهنگاران مستقر در آمریکا در مصاحبه با آنها مواجه هستند. عواملی مانند تفاوت منطقه زمانی برای محققان مستقر در خارج از کشور و تسلط واقعی یا درک شده انگلیسی میتواند نقش داشته باشد، زیرا یک روزنامهنگار در مهلت مقرر باید خبرش را آماده کند.
ما این عوامل را با تمرکز بر محققان وابسته به موسسات آمریکایی جدا کردیم. در میان محققان مستقر در آمریکا، مشکلات عملگرایانه باید به حداقل برسد، زیرا آنها در همان منطقه جغرافیایی روزنامهنگاران هستند و احتمالاً به زبان انگلیسی، حداقل در نوشتن، مهارت دارند. علاوه بر این، با توجه به اینکه توجه رسانهها به طور فزایندهای توسط مؤسسات آمریکا ارزش قائل میشود، احتمالاً این دانشمندان به همان اندازه به درخواستهای مصاحبه روزنامهنگاران پاسخ خواهند داد.
حتی زمانی که محققان فقط مؤسسات آمریکا را مد نظر گرفتند، تفاوتهای قابل توجهی در ذکر و نقل قول برای نویسندگان غیر انگلیسی یافتند؛ بهویژه، نویسندگانی با نامهای آسیای شرقی و آفریقایی در مقایسه با همتایان خود با نام انگلیسی، چهار تا پنج درصد کاهش در نرخ ذکر را تجربه میکنند. این نتیجه نشان میدهد که در حالی که ملاحظات عملگرایانه میتوانند برخی نابرابریها را توضیح دهند، اما همه آنها را در نظر نمیگیرند.
محققان همچنین دریافتند که روزنامهنگاران همچنین تمایل بیشتری به جایگزینی وابستگیهای سازمانی به جای دانشمندان با نامهای آفریقایی و آسیای شرقی دارند؛ به عنوان مثال، ذکر دانشگاه میشیگان برای آنها معتبرتر از ذکر دانشگاه های دیگر است. این اثر جایگزینی نهاد، بر یک سوگیری بالقوه در بازنمایی رسانهای تأکید میکند، جایی که ممکن است دانشمندان با نامهای قومیتی اقلیت کمتر معتبر یا مستحق شناسایی رسمی تلقی شوند.
چرا برابری در گفتمان علم اهمیت دارد؟بخشی از عمق پوشش اخبار علمی بستگی به این دارد که چگونه محققان به طور کامل و دقیق در خبرها به تصویر کشیده شوند، از جمله اینکه آیا دانشمندان با نام ذکر شدهاند یا خیر و تا چه حد سهم آنها از طریق نقل قول برجسته میشود. همانطور که علم به طور فزایندهای جهانی میشود و زبان انگلیسی به عنوان زبان اصلی آن است، مطالعه ما اهمیت نمایندگی عادلانه را در شکل دادن به گفتمان عمومی و پرورش تنوع در جامعه علمی برجسته میکند.
محققان میگویند که تفاوتها در مرحله اولیه انتشار علم، زمانی که روزنامهنگاران در حال انتخاب مقالات تحقیقاتی برای گزارش هستند، بیشتر باشد. درک این تفاوتها به دلیل چندین دهه یا حتی قرنها تعصب ریشهدار در کل خط تولید علم، از جمله اینکه چه کسی بودجه تحقیقاتی را دریافت میکند، چه کسی در مجلات برتر منتشر میشود و چه کسی در خود نیروی کار علمی نمایندگی میکند، پیچیده است.
روزنامهنگاران از مرحله بعدی فرآیندی را انتخاب میکنند که تعدادی نابرابری در درون آن وجود دارد. بنابراین، پرداختن به نابرابریها در نمایندگی رسانهای دانشمندان تنها یک راه برای تقویت فراگیری و برابری در علم است. اما این گامی در جهت به اشتراکگذاری دانش علمی با مردم به روشی عادلانهتر است.
انتهای پیام/
نسترن صائبی صفت کد خبر: 1228583 برچسبها آمریکا